سعی میکنم داستان بنویسم و از گلایه هام گاهی هم عکس
درباره من
هر از چندی داستان مینویسم، گاهی هم میخونم...
عاشق بارونم چون بی منت میباره...
روزای تعطیل میرم کوه تا کمی توی سکوتش فریاد بزنم مبادا از تنهایی دغ کنه...
عکس میگرم حتی زیاده روی هم میکنم! شاید یه روزی تنها خاطره ما از دنیا قدیم همین عکس ها باشن...
از کمتر چیزی بدم میاد میون اونها آمپول و دانشگاه آزاد مقام اول رو دارن...
ادامه...
خب به من چه خودت گفتی نظرتو بگو! زورمی گیا٬ می خوای از این به بعد هر چی تو نوشتی کپیپیست کنم بلاگ اسکای بی کفایت هست لازم نیست من جلوش بدم بابا من که باز ۲ کلمه می نویسم تو چی ! ۱۰۰ سال یه بار میایی یه عکس میذاری میری ! لینکها رو حق به توست ! قالب چی میل دارید براتون بکشم ؟!
دلم می خواست فکر کنم اون عکس یه بچه است که تو پتو پیچیده شده !
باز تو وضعت خوبه که تا صبح قبولت دارن خیلی از ما وقتی کارشون تموم شد باید همون گربه که گفتی از لبه تاریک دیوار گذر کنیم و بریم
همیشه گمان می کنیم کسی نیمه ی ماست
او تقصیری نداشت اگر نیمه تو نبود
سخت تر شاید باشه که هر شب قلب کسی رو اجاره کنی و خودتم حواست نباشه داری چی کار می کنی
خب به من چه خودت گفتی نظرتو بگو! زورمی گیا٬ می خوای از این به بعد هر چی تو نوشتی کپیپیست کنم

بلاگ اسکای بی کفایت هست لازم نیست من جلوش بدم
بابا من که باز ۲ کلمه می نویسم تو چی ! ۱۰۰ سال یه بار میایی یه عکس میذاری میری ! لینکها رو حق به توست !
قالب چی میل دارید براتون بکشم ؟!
یه فعالیتی از خودت نشون بده دیگه !